شاید من شاید تو

 

یه کسایی هم هستن که تو زندگی مشکل دارن ...
درد میکشن دل شکسته دارن حرف نگفته دارن ...
شب که میشه همه میخوابن ولی اونا بیدارن
به گذشته فکر میکنند به روزایی که خوب و بد گذشت ...
به همه ی اون چیزایی که داشتن و دیگه ندارن ...
تو تختشون دراز میکشن با خودشون فکر میکنند که آینده چی میشه ...
به این فکر میکنن که چجوری میتونن به چیزایی که میخوان برسن ...
اصن نمیدونن چی درسته چی غلط ...
موندن سر دوراهی کم آوردن ...
فقط خودشون هستن و شب و تنهایی شون ...
موزیک گوش میدن ...
سیگار میکشند ...
اینا خیلی خستـــه و تنهان خیلی ...
شاید من شاید تو شاید خیلیـا جزو همین آدما باشیم ...