کجای دنیا ام ؟

 

کجاى دنیا ام ؟
کجاى دنیا ایستاده ام ...
که دیگر نه آفتاب گرمم میکند ...
و نه مهتاب سرد ... 
کجاى دنیا نشسته ام ...
که دیگر دیوان شاملو هم آرامم نمیکند ...
نمیدانم کجا هستم ...
هر کجاى دنیا هستم گویى یک نفر ...
دار و ندارم را با خود به یغما برده است ...
دیگر کمتر اشک می ریزم ... 
دارم بُزرگ میشوم یا سنگ ؟
نمی دانم ...