۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود رمان عاشقانه مخصوص اندروید» ثبت شده است

دانلود رمان نعمتی در لباس محنت | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

دانلود رمان نعمتی در لباس محنت | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود کتاب اندروید, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود کتاب 95 , دانلود کتاب رمان ایرانیدانلود کتاب برای اندروید

دانلود رمان نعمتی در لباس محنت | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

نام: نعمتی در لباس محنت

 زبان: فارسی

تعداد صفحات: 469

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 7.39 مگابایت

 نویسنده: pardis_banoo

 توضیحات:

بعضی وقتا تو زندگی یه اتفاق نو میفته یه چیز جدید که روال عادی زندگیتو متحول میکنه...
اولاش تا بیای خودتو باهاش وفق بدی اونو یه اتفاق بد و یه بدشانسی تلقی میکنی و سعی میکنی زندگیتو به حالت قبل اتفاق برگردونی ولی دیگه هیچی مثل اول نمیشه...
تموم اتفاقای که تو زندگی تک تکمون رخ میده حتی اونایی که تو اون برهه زمانی اونو بدبختی محض میدونیم وقتی بعد از گذشت چندین سال یه نگاه به گذشته میکنی و دور انداز زندگیتو زیر ذره بین میگیری میفهمی که خدا با گذاشتن این بدبختی جلو پات چه لطف بزرگیو در حقت کرده.
یه زمانی میرسه که اونقدر شاد زندگی میکنی که به خودتو خدات میگی
خدایا... مرسی که اون ارزومو براورده نکردی...

  • مدیر
  • يكشنبه ۲۰ تیر ۹۵

دانلود رمان دو راهی با لینک مستقیم

دانلود رمان دو راهی با لینک مستقیم, دانلود کتاب اندروید, دانلود کتاب 95 , دانلود کتاب رمان ایرانیدانلود کتاب برای اندروید

دانلود رمان دو راهی با لینک مستقیم

نام: دو راهی

 زبان: فارسی

تعداد صفحات: 89

 نوع فایل: PDF

 حجم کتاب: 729 کیلوبایت

 نویسنده: غفور درویشانی

 توضیحات :

همیشه آدم سر به زیر بودم همیشه و همه جا ولی نمی دونم اون روز چرا دلم یه جوری شد توی سالن دانشکده راه می رفتم و از پله ها بالا رفتم و سرمو بالا اوردم و اونو دیدم اون دختری که همیشه تصویر از اون رو به عنوان عشق ارزو هام توی ذهنم ترسیم می کردم. اون روز اون تصویر به واقعیت تبدیل شد دیگه نفهمیدم چی شد جز اینکه دیدم همه‌ی زندگیمو ول کردم و دنبال اون دختر راه افتآدم. اسمش ژینو بود، ژینو سالمی حتی حالا هم با بردن اسمش قند تو دلم آ ب می شه وقتی واسه بار اول بهش پیشنهاد دآدم قبل از اینکه حرفام تموم بشه بهم جواب رد داد دختر لج بازی بود، لج باز و یک دنده بعد از اون روز هر وقت تونستم و با هر بهونه ای سر راهش سبز شدم ولی جواب اون همون جواب بار اول بود" نه "! دیگه همه از قضیه‌ی ما خبر دار شدن و هر جا ما رو می دیدن می دونستن چه خبره و بازم حدس می زدن جوابش بهم چیه. واسه خودمونم عادت شده بود هر وقت منو می دید یه لبخندی می زد و می فهمید باید بازم بیاد بشینه پای میز محاکمه!...

  • مدیر
  • يكشنبه ۹ خرداد ۹۵
موضوعات