دانلود رمان شکست ناپذیر | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان شکست ناپذیر با لینک مستقیم و بدون سانسور, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان جدید

دانلود رمان شکست ناپذیر | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

نام رمان: شکست ناپذیر

 زبان: فارسی

 ژانر رمان: ترسناک، تخیلی و فانتزی

تعداد صفحات: 294

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 1.27 مگابایت

 نویسنده: miss elahe

 توضیحات:

الینا یکدونه دختر خانواده مقدم، داره مثل همه آدمهای معمولی زندگی میکنه، سرگذشت همه ما آدمها پر از تلخی و شیرینی و پستی و بلندیه، همه چیز از یه نگاه شروع میشه، نگاه مردی که زندگی الینا رو توی مسیری میندازه که به مغز کوچیک الینا نمیرسه! اما قصه از موقعی شروع میشه که الینا وارد تهران میشه.رمان شکست ناپذیر رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...

قسمتی از متن رمان:

مقدمه:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
گاهی باید از واقعیت دور شد. یا شاید هم نه ، گاهی باید از جبر زمانه گذشت.
گاهی یک سری اتفاق برای ما روشن نیست!
گاهی باید لجبازی و غرور را کنار گذاشت...
چون تو آفریده شدی که کمک کنی ، که نجات بدهی!
چه بسا که آن کمک با نگاه باشد.
فقط جنس لجبازی هایت را عوض کن...
تو نباید شکست بخوری، حتی به قیمت جانت.
اطرافت را بِپا... توکلت بر خدا باشد.
بدان که دنیا در دست تو خواهد آمد.
فقط کافیست بخواهی؛
تو... بخواهی.​
******
مقنعه ام رو سرم کردم و جلوی آینه رفتم تا مرتبش کنم. صدای کلافه ی مامانی بلند شد.
مامانی: الینا جان زود باش دیگه. عروسی که نمیخایم بریم مادر!
لبخندی زدم و بلند گفتم: باشه مامان جون اومدم دیگه، بابا چند بار بگم دیر رسیدن بهتر از زشت رسیدنه!
خاله نگار اومد دم در اتاق و گفت: خاله جان انقدر زبون نریز. دیر میشه ها، ساعت 4 شد.
چادرم رو از جا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌لباسی برداشتم و روی سرم مرتب کردم. با لبخند برگشتم طرفه خاله و گفتم: بریم. رفتم توی هال. مامانی روی کاناپه نشسته بود و با تسبیح سبزش صلوات میفرستاد. با لبخند رفتم طرفش و بـ ـوسه ای روی لپ های گلیش انداختم. گفتم: بریم خوشگل خانوم؟ با همون لبخند همیشگیش نگاهم کرد و روی پیشونیم بـ ـوسه ای نشوند. کمکش کردم تا بلند شه و به طرف دره هال حرکت کردیم.
این منم. الینای مقدم. دختر ارشد خانواده‌ی مقدم. ساکن پایتخت معنوی ایران. الان هم تصمیم به زیارت حرم امام رضا گرفتیم و من یه ساعته که داشتم حاضر می‌شدم و خاله‌ی کوچیکم نگار خانم و مامان بزرگم رو اذیت می‌کردم. همه کلا با لباس پوشیدنه بنده مشکل دارن. معمولا ساده و شیک تیپ می‌زنم و شیش ساعت جلوی آینه به خودم ور نمیرم. فقط توی انتخاب لباس یکم وسواس دارم. یک مانتو مشکی، شالو شلوار قهوه ای و کیف و کتونی مشکی و چادر پوشیدن؛ خاله و مامانیم رو کلافه کرده بود. مسیر حیاط تا دره کوچه رو با مامانی طی کردم. به باغچه نگاهی انداختم و در حین راه رفتنمون گفتم:
- مامانی ساله دیگه، به جای درخت و بوته یکم گل توی این باغچه‌ی به این بزرگی بکارید.
برگشت و نگاه پرعشقی به باغچه بزرگ و پر از درختش انداخت و گفت: اگه این درختا نباشن که اکسیژنی توی این خونه نیست.
چشمامو روی هم فشردم. تا الان حدود صدبار من این پیشنهاد رو بهش دادم، اما هربار جوابش همین بوده.
در حیاط رو باز کردم و به طرف پراید نوک مدادی خاله حرکت کردم. آروم مامانی رو جلو نشوندم و خودم عقب مستقر شدم.
ماشین حرکت کرد. خالم می روند، مامانیم صلوات میفرستاد، منم از مناظر بیرون لذت میبردم. بعد از پشت سر گذاشتنه ترافیک سنگینی که نزدیک حرم بود، ماشین روی توی پارکینگ زیرحرم پارک کردیم و پیاده شدیم. مسیر رو آروم و با طمأنینه قدم برمیداشتم. همیشه، با هر حس و حالی که باشم وقتی پام رو روی سنگ فرش حرم میذارم، با تمام سلولهام آرامش رو درک میکنم. به طرف صحن انقلاب رفتیم. آروم خم شدم و سلام دادم. همراه خاله و مامانی، روی فرش ها نشستیم و زیارت نامه خوندیم. سلامه نماز زیارت رو دادم و چهارزانو نشستم. به کبوتر هایی که گاهی روی گنبد و گاهی روی آبخوری مینشستن نگاهی انداختم. به پیشنهاد خاله به طرف پنجره فولاد رفتیم که بعد از زیارت کامل برگردیم. احترامی گذاشتم و چشمام رو بستم. سعی کردم تمام حاجت هایی که داشتم رو به خاطر بیارم و تمام دردای دلم رو اینجا خالی کنم. چشمامو باز کردم و قطره اشکه چکیده از چشمم رو با سر انگشت گرفتم. مامانی رو به خاله گفت:
مامان جان بریم که شب نگینم میاد، یه فکری واسه شام بکنیم.
اونا مشغول صحبت بودن که من رومو برگردوندم تا دور و اطرافمو دید بزنم. نگاهی به مردمی که گاهی گریون و گاهی شاد به ضریح نگاه میکردن، کردم. چشم چرخوندم و خیلی اتفاقی نگاهم به نگاهی گره خورد. سعی کردم نگاه ازش بگیرم، اما نمی‌دونم چرا نمی‌تونستم. یاد موقعیتم که افتادم، از حضورم توی حرم شرم کردم و چشمامو بستم. پسره بی ادب خجالتم نمیکشه اینجوری به آدم زل میزنه. اصلا خاک بر سره من که نگاهش کردم! تمام حاله معنویم رو نابود کرد. یکهو یاد حرف ندا افتادم که همیشه تو این موارد می‌گفت: این مردا وقتی زیادی زل میزنن به آدم، من مطمئنم که دارن فکرای خاکبرسری میکنن.
اینقد با حرص و بامزه این حرفو همیشه تکرار می‌کرد، شده بود سخنه طلاییش. با یاد آوردن آخرین دفعه که پریروز بود، نتونستم مانع خندم بشم و تازه یادم اومد که هنوز در تیررس نگاه اون پسره ی بی ادبم. لبمو گزیدم و رومو برگردوندم سمت مامانی و خاله. همزمان صدای مامانی توی گوشم زنگ زد.
- وا الینا مادر حواست کجاست؟
با تته پته گفتم: ها؟ هیچی داشتم فکر میکردم.

دانلود رمان شکست ناپذیر | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

دریافت
حجم: 1.27 مگابایت

دانلود رمان نابودگری از نسل باد (جلد دوم)

miss elahe,بهترین رمان عاشقانه ایرانی از نظر خوانندگان,بهترین رمان نود و هشتیا,دانلود جدیدترین رمان های 97,دانلود جدیدترین رمان های ایرانی,دانلود جدیدترین رمان های عاشقانه,دانلود جدیدترین رمان های نودهشتیا,دانلود جدیدترین رمان های پلیسی,دانلود رمان,دانلود رمان 98ia برای موبایل,دانلود رمان 98ia برای موبایل اندروید,دانلود رمان pdf,دانلود رمان pdf برای موبایل,دانلود رمان اندروید,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان با لینک مستقیم,دانلود رمان با پایان خوش,دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان بدون سانسور pdf,دانلود رمان بدون سانسور اندروید,دانلود رمان بدون سانسور ایرانی,دانلود رمان بدون سانسور با لینک مستقیم,دانلود رمان بدون سانسور بهشت,دانلود رمان بدون سانسور خارجی,دانلود رمان بدون سانسور دختر خراب pdf,دانلود رمان بدون سانسور صحنه دار,دانلود رمان بدون سانسور عاشقانه,دانلود رمان بدون سانسور کتی,دانلود رمان جدید,دانلود رمان جدید 97,دانلود رمان جدید نودهشتیا,دانلود رمان شکست ناپذیر,دانلود رمان شکست ناپذیر با فرمت apk,دانلود رمان شکست ناپذیر با فرمت epub,دانلود رمان شکست ناپذیر با فرمت pdf,دانلود رمان شکست ناپذیر با لینک مستقیم,دانلود رمان شکست ناپذیر برای آیفون,دانلود رمان شکست ناپذیر برای اندروید,دانلود رمان شکست ناپذیر برای تبلت,دانلود رمان شکست ناپذیر برای جاوا,دانلود رمان شکست ناپذیر برای موبایل,دانلود رمان شکست ناپذیر برای کامپیوتر,دانلود رمان طنز,دانلود رمان طنز و کلکل,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان عاشقانه 97,دانلود رمان عاشقانه pdf,دانلود رمان عاشقانه با لینک مستقیم,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور 2018,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور ایرانی,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با فرمت pdf,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با لینک مستقیم,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با پایان خوش,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور برای اندروید,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور صحنه دار,دانلود رمان عاشقانه برای اندروید با فرمت Apk,دانلود رمان عاشقانه جدید,دانلود رمان عاشقانه جدید apk,دانلود رمان مخصوص گوشی های اندروید,دانلود رمان نودهشتیا,دانلود رمان های miss elahe,دانلود رمان های ارباب رعیتی,دانلود رمان های عاشقانه اربابی,دانلود رمان های عاشقانه معروف,دانلود رمان های نودهشتیا,دانلود رمان های همخونه ای عاشقانه,دانلود رمان های کل کلی جدید,دانلود رمان هراس ابدی,دانلود رمان کلکلی,دانلود پرخواننده ترین رمان های نودهشتیا,دانلود پرطرفدارترین رمان های عاشقانه,رمان,رمان ایرانی,رمان ایرانی 98ia,رمان ایرانی pdf,رمان ایرانی عاشقانه,رمان بدون سانسور,رمان بدون سانسور 97,رمان بدون سانسور بهشت,رمان بدون سانسور عاشقانه,رمان رمان رمان,رمان شکست ناپذیر,رمان عاشقانه,رمان عاشقانه بدون سانسور,رمان عاشقانه جدید,رمان نودهشتیا,رمان های پرطرفدار نودهشتیا,رمان همخونه نودهشتیا,شکست ناپذیر,کانال تلگرام 98ia