دانلود رمان لیانا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان لیانا با لینک مستقیم و بدون سانسور, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان جدید

دانلود رمان لیانا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

نام رمان: لیانا جلد اول

 زبان: فارسی

 ژانر رمان: عاشقانه، تخیلی و فانتزی

تعداد صفحات: 406

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 1.33 مگابایت

 نویسنده: zahra bagheri

 توضیحات:

داستان دختری به نام لیانا که توسط ملکه‌ی سرزمینش، به عنوان جانشینش انتخاب می‌شود.
دختری که برگزیده می‌شود تا با درخشش و پاکی‌اش ناجی سرزمینش باشد اما غافل از آن‌که که او با پذیرفتن آن عنوان بذر کینه را در دل شخصی می‌کارد که فرمانروایی را حقی می‌داند که از او سلب شده است.رمان لیانا رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...

قسمتی از متن رمان:

مقدمه:
به درخت نگاه کن.
قبل از این‌که شاخه‌هایش زیبایی نور را لمس کند
ریشه‌هایش تاریکی را لمس کرده.
گاه برای رسیدن به نور، باید از تاریکی‌ها گذر کرد.
***
فصل اول:
«جانشین»
با گام‌هایی شتاب‌زده از تالار قصر به راه افتاد. از پلکان مرمری گذشت و به راهروهای مارپیچی قدم گذاشت. با شنیدن صدای گریه‌ی نوزاد قلبش در سینه فرو ریخت. هیجانی غیرقابل وصف وجودش را فرا گرفت و با قدم‌های محکم، مسیر باقی‌مانده را طی کرد.
با رسیدن به پشت در اتاق ایزابل، نفس عمیقی کشید. به دلیل شور و اشتیاق بی‌اندازه‌اش صدای نامفهومی از گلویش خارج شد که خنده‌اش گرفت. او امروز درست مانند دوران جوانی‌اش سرخوش و پرانرژی بود؛ اگرچه با گذشت سال‌ها هنوز هم زیبایی اصیلی در چهره‌اش دیده می‌شد.
با اشاره‌ی دستانش در به آرامی باز شد. با آن‌که حالا کاملا وارد اتاق شده بود؛ اما هنوز هم کسی متوجه حضورش نبود. نگاهش به سقف رنگارنگ اتاق خیره ماند. پری‌ها با هیجان، پروازکنان به دور اتاق می‌چرخیدند. گاهی هم دست از گردش برمی‌داشتند و در گوش هم پچ‌پچ می‌کردند.
با لبخند نگاهش را از آن‌ها گرفت و خیره به کودکی ماند که بین پارچه‌های ابریشمی پیچیده شده بود و تنها گردی صورتش بیرون زده بود.
با احساس حضورش، پری‌هایی که در مقابل آن کودک در هوا معلق بودند و با قیافه‌های کج و معوج‌شان برایش شکلک در می‌آوردند، جیغ خفیف و گوش‌خراشی کشیدند و با تعظیم کوتاهی به سرعت به بقیه‌ی دوستانشان که در مشعل‌های اتاق مشغول دیدزدن کودک بودند، پیوستند.
(پری‌های بالدار؛ موجودات افسانه‌ای، بندانگشتی با بال‌های ظریفی که قدرت جادویی بسیاری دارند.)
با پراکنده‌شدن پری‌ها، ایزابل به سختی نگاهش را از دخترش گرفته و نگاه آن چشمان سبز به دو چشم آبی براق افتاد که برق خوشی به وضوح در آن نمایان بود.
ایزابل کمی در جایش جابه‌جا شد؛ اما به سرعت درد در تمام نقاط شکمش پیچید و ناله‌ی خفیفی سر داد. کاترین به سرعت خود را به او رساند. دست‌هایش را به آرامی بر روی شانه‌هایش گذاشت و او را وادار به خوابیدن کرد.
- ملکه...
کاترین لبخندی زد و با متانت گفت:
- این بار هزارمی هست که بهت میگم؛ اما شاید یادت رفته باشه؛ پس بازم میگم. من برای تو فقط یک خواهرم، نه کمتر و نه بیشتر!
ایزابل از حافظه‌ی قوی کاترین در زمینه‌ی یادآوری آن جمله خنده‌اش گرفت. با لحن شرمگینی تکرار کرد:
- چه‌طور می‌تونم ملکه‌ی سرزمینم رو با این عنوان خطاب کنم؟
کاترین دوباره لبخند زد. با بی‌خیالی دستش را در هوا تکان داده و گفت:
-به راحتی!
ایزابل شرمنده از آن همه لطف و محبت خالص سرش را پایین انداخته و با بی‌حواسی دست‌هایش را نوازش‌گونه بر روی صورت دخترش کشید.
از کودکی آن زن خوش‌قلب را می‌شناخت. در آن دوران بهترین دوستان یکدیگر بودند. وقتی هم که خانواده‌اش را از دست داد، کاترین اجازه‌ی خروج از قصر را به او نداد. او را در کنار خود و در آسایش و آرامش نگه داشته و تا به آن روز درست مثل یک خواهر با او رفتار کرد.
اگرچه ایزابل هرگز فراموش نکرد که کاترین همیشه یک ملکه بوده و هیچ‌وقت پایش را از حد خود فراتر نگذاشت.
کاترین نگاهی به ایزابل انداخت که در فکر فرو رفته بود. بعد از دقایق کوتاهی که نگاهش مدام بین نوزاد و پری کوچکی که سرش را از پشت تخت بیرون آورده بود و دزدکی به آن‌ها نگاه می‌کرد در نوسان بود، بی‌طاقت از احساس هیجانی که در وجودش بر پا بود، با احتیاط دست‌هایش را به طرف کودک دراز کرد. چند دقیقه‌ای را با صبوری در همان حالت ماند تا آن‌که ایزابل با گیجی نگاهش را اول به دست‌های کاترین و بعد به دخترش دوخت. کاترین با نگرانی نگاهی به او انداخت؛ اما طولی نکشید که لبخند عمیقی بر روی صورت ایزابل نشست. کاترین نفس آسوده‌ای کشید و به آرامی نوزاد را از آغوش مادرش گرفت.
گویی کودک جدایی از آغوش امن مادرش را احساس کرد؛ زیرا چشم‌هایش را به آرامی باز کرده و با تعجب نگاهش را بین اجزای صورت کاترین می‌چرخاند.
با در آغوش گرفتن آن نوزاد همهمه‌ای در اتاق ایجاد شد. پری‌ها همگی از سوراخ سنبه‌های اتاق بیرون پریدند و با بی‌قراری به دور سر کاترین چرخیدند. تنها یک پری با موهای کم‌پشتی که صورتش را پوشانده بود و چشمان درشت قرمزی که برق شرارت در آن موج می‌زد، سرش را از میان مشعل‌های اتاق بیرون آورد و به محض دیدن صحنه‌ی مقابلش با سرعت بیرون پرید و به سمت در ورودی پرواز کرد؛ اما آن‌قدر برای هدف شومش عجله داشت که قبل از بازکردن در به سمتش شیرجه زد و سرش به شدت به در چوبی اتاق برخورد کرد. لحظه‌ای چشمانش چپ شده و در حالی که از درد به خود می‌پیچید، دستان لاغر و نحیفش را به سرش گرفت؛ اما کمی بعد به محض هوشیاری با همان صدای زیر و گوش‌خراشش خنده‌ی ریزی کرده و بعد از بازکردن در به سرعت از اتاق خارج شد.

دانلود رمان لیانا | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

دریافت
حجم: 1.33 مگابایت

zahra bagheri,بهترین رمان عاشقانه ایرانی از نظر خوانندگان,دانلود بهترین رمان های عاشقانه 97,دانلود جدیدترین رمان های 97,دانلود جدیدترین رمان های ایرانی,دانلود جدیدترین رمان های عاشقانه,دانلود جدیدترین رمان های نودهشتیا,دانلود جدیدترین رمان های پلیسی,دانلود رمان,دانلود رمان pdf,دانلود رمان اندروید,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان با لینک مستقیم,دانلود رمان با پایان خوش,دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان بدون سانسور pdf,دانلود رمان بدون سانسور بهشت,دانلود رمان بدون سانسور خارجی,دانلود رمان جدید,دانلود رمان جدید 97,دانلود رمان جدید نودهشتیا,دانلود رمان طنز,دانلود رمان طنز و کلکل,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان عاشقانه 97,دانلود رمان عاشقانه pdf,دانلود رمان عاشقانه با لینک مستقیم,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور 2018,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور pdf,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با فرمت apk,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با فرمت pdf,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با لینک مستقیم,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور با پایان خوش,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور برای اندروید,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور صحنه دار,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور پلیسی,دانلود رمان عاشقانه برای اندروید با فرمت Apk,دانلود رمان عاشقانه جدید,دانلود رمان عاشقانه جدید apk,دانلود رمان لیانا,دانلود رمان لیانا با فرمت apk,دانلود رمان لیانا با فرمت epub,دانلود رمان لیانا با فرمت pdf,دانلود رمان لیانا با لینک مستقیم,دانلود رمان لیانا برای آیفون,دانلود رمان لیانا برای اندروید,دانلود رمان لیانا برای تبلت,دانلود رمان لیانا برای جاوا,دانلود رمان لیانا برای موبایل,دانلود رمان لیانا برای کامپیوتر,دانلود رمان مخصوص گوشی های اندروید,دانلود رمان نودهشتیا,دانلود رمان های zahra bagheri,دانلود رمان های ارباب رعیتی,دانلود رمان های عاشقانه اربابی,دانلود رمان های عاشقانه معروف,دانلود رمان های نودهشتیا,دانلود رمان های همخونه ای عاشقانه,دانلود رمان های کل کلی جدید,دانلود رمان کلکلی,دانلود پرخواننده ترین رمان های نودهشتیا,دانلود پرطرفدارترین رمان های عاشقانه,رمان,رمان ایرانی,رمان ایرانی 98ia,رمان ایرانی pdf,رمان ایرانی عاشقانه,رمان بدون سانسور,رمان بدون سانسور 97,رمان بدون سانسور بهشت,رمان بدون سانسور معشوق ممنوعه,رمان بدون سانسور هوس و گرما,رمان عاشقانه,رمان عاشقانه بدون سانسور,رمان عاشقانه جدید,رمان لیانا,رمان نودهشتیا,رمان های جنجالی,رمان های معروف ایرانی,رمان های پرطرفدار نودهشتیا,لیانا,معرفی رمان قشنگ,معروف ترین رمان های عاشقانه ایرانی 97,پرخواننده ترین رمان های عاشقانه ایرانی 97