دانلود رمان مرگ مرا باور کن | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان مرگ مرا باور کن با لینک مستقیم و بدون سانسور, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان جدید
♦ نام رمان: مرگ مرا باور کن
♦ زبان: فارسی
♦ ژانر رمان: تخیلی، ترسناک، معمایی و جنایی
♦ تعداد صفحات: 225
♦ نوع فایل: pdf
♦ حجم کتاب رمان عاشقانه: 1018 کیلوبایت
♦ نویسنده: فاطمه شیرشاهی
♦ توضیحات:
جنی دختر جوانیست که سالهاست از طعم مهر و محبت پدرانه دور بوده و حال پدرش خواستار دیدار با اوست. با بازگشت او به زادگاهاش، دنیای تاریکی او را به سمت خود فرامیخواند. «مرگ» حوالی زندگانی دخترک پرسه میزند. زمزمهای او را به سمت بیراههها میکشاند و لبخند «مرگ» او را به آغوشش دعوت مینماید. دریاچهای شفابخش که وعدهی یک زندگی جاودانه را میدهد؛ اما برای او تنها «مرگ» را به دنبال دارد! دریاچهای نقرهگون که غریبههای آشنایی را به سمتش هدایت میکند و.رمان مرگ مرا باور کن رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...
قسمتی از متن رمان:
مقدمه:
صدای پچپچ میآمد...
از وسوسه و قتل میگفتند...
وسوسهی یک حیات ابدی!
تا به حال کنجکاوی و ترس را تجربه کردهاید؟
بعضی نبایدها جریان زندگی را به هلاکت میکشانند.
«ماوراء» دروغ نیست!
دریاچهی نقرهایِ گمشده!
هدف تمام انسانها!
در پی گمشدههای پنهان، «مرگ» بر پا میخیزد. شاید، من انتخاب شده بودم تا... مرگ را با قدرت جاودانگی به چالش بکشم! اما... تنها چیزی که از وسوسهی گـ ـناه ماند، حیات نبود. باور کنید، مرگ درست، یک قدم، پشت سر شماست!
ضجههای بیثمر فقط طول درد را زیاد میکند.
پس... سکوت را انتخاب کنید، تا مرگ راحتتری داشته باشید.
و من دم میزنم از حقایق پشت پردهها و تو...
«مرگ مرا باور کن!»
***
«باغی که پرورده و پرثمر بود، پژمرده و سرد شد؛
مثل جسد زنی که یک زمانی روح داشت.
گرچه در ابتدا مثل یک خواب، خوب و شیرین بود؛
ولی به آهستگی به یک توده تباهی تبدیل شد
تا تن مردم را بلرزاند و خواب را
برایشان حرام کند.»
شلی، شاعر مورد علاقهی منه. گرچه اصالتاً انگلیسیه؛ ولی این ابیات رو اینجا سروده؛ توسکانی، شهری در غرب ایتالیا.
پدر من فکر میکنه شعر برای مردمیه که یا عاقل نشدن و یا عقلشون رو از دست دادن. او عقیدههای خاص و جالبی داره و هیچوقت از احساسش برای چیزی مایه نمیذاره و انتظار داره الگو و اسطورهای باشه برای دیگران.
پدر، پدر، پدر! سالها میگذره و من بعد از مدتهاست که به دیدن پدرم میام. طبق گفتهی مادربزرگ، من از این تنها اسمی که تو شناسنامهم ثبت شده، دارم. توسکانی، شهری که من در اون تنها متولد شدهم و مابقی گذر عمرم رو تو شهری دورتر از اینجا سپری کردم. همهی این گفتهها رو از زبون مادربزرگ شنیده بودم. من چیزهای کمی از مادرم میدونم. وقتی اون رفت، من یه کودک چهار یا پنجساله بودم؛ کودکی که خاطرات مادرش رو مثل گنج تو قلبش نگه داشته بود. مادرم تو ایتالیا بزرگ شده و من هم اینجا به دنیا اومدم؛ ولی این اولینباره بعد از تولدم به ایتالیا برمیگردم. وقتی مادرم مریض شد، پدرم تصمیم گرفت من خارج از ایتالیا بزرگ بشم. مادربزرگم من رو از ایتالیا برد. من با مادربزرگم زندگی میکردم تا زمانی که آلزایمر گرفت؛ آدمها رو اشتباه میگرفت و خاطراتش رو با هم قاتی میکرد و در نهایت کارش به بیمارستان کشید و من به یه مدرسهی شبانهروزی رفتم. مادرم خواستگار ایتالیایی داشت؛ اما عاشق پدر انگلیسی من که تو آرتزو ایتالیا به دنیا اومده بود، شد؛ اما مادربزرگ رز نتونست کار پدرم رو تحمل کنه و به آمریکا برگشت. نمیدونم چرا؟ و حالا من بعد از سالها دارم به زادگاهم برمیگردم.
با توقف اتوبوس از افکارم جدا میشم. الساندرو هنوز تو گوشم فریاد میکشید، من همیشه نگران حنجرهی اون بودم. هندزفری رو از گوشهام بیرون میکشم و کش و قوسی به تن خشکشدهم میدم. ساعتها میشد که خودم رو با آهنگ و کتابخوندن مشغول کرده بودم و اهمیتی به فضای شلوغ و پر سروصدای اتوبوس نمیدادم.
چشم که باز میکنم، پدرم رو روبروم اونور خیابون میبینم. لبخند پررنگی روی لبهام میشینه. درست اون طرف خیابون، کنار ساختمون بزرگ و قدیمی ایستاده و به من چشم دوخته بود. خوشحال براش دستی تکون میدم. لبخندی رو که روی لبش میشینه از این فاصله هم میشه تشخیص داد؛ لبخندی که به گفتهی مادربزرگ دهنکجی بیشتر نیست! خب...هر انسانی ویژگیها و شخصیت خاص خودش رو داره و پدر من کمی، فقط کمی خشک و بیاحساسه!
کولهپشتی بزرگم رو روی دوشم میندازم و کتابم رو به دست میگیرم، گفتم کتاب! کتاب یکی از مهمترین علاقهمندیهای منه؛ به طوری که اگر مشغول خوندن کتابی باشم، گذر زمان رو حس نمیکنم و وقتی به خودم میام که ساعتها گذشته و من تو دنیای دیگهای سیر میکردم. مادر بزرگ همیشه غر میزد که روزی چشمهام رو از این راه از دست میدم و من فقط میخندیدم و میگفتم که «هیچوقت از خوندن کتاب سیر نمیشم.» کتاب تنها دوست من تو روزهای تنهایی و بیحوصلگیم بود.
با اشارهی پدر ذهنم دستور حرکت میده. بیتوجه به نگاههای کنجکاو دیگران، هیجانزده از اتوبوس پیاده میشم. نفس عمیقی میکشم و دستم رو سایهبون صورتم میکنم و به سمت جایی که پدر ایستاده نگاه میکنم. با دیدن نگاهم به سمتش، آغوشش رو برام باز میکنه. بغضی ته گلوم رو میگیره و یادم میاد که آخرینباری که اینطور آغوشش رو برام باز کرد کودکی چندساله بودم. با چشمهای پرآب به سمتش پرواز میکنم. سالهاست که تنها ارتباط من و پدرم فضای مجازیه و تصویری که پشت شیشههای مانیتور شکل میگیره. سالهاست که آغوشش رو تجربه نکردم، درست دهسال و یا شاید هم یازده و یا...دوازده! سالهاست بهجای گونهی پدرم، صفحهی مانیتور رو میبوسیدم و یا تنها عکسش رو. پدر با اینکه به دیدنم میاومد، اون هم چندسالی یه بار؛ ولی هیچوقت از محبت خودش سیرابم نکرد و من همیشه تشنهی مهر و محبت پدرونهی او بودم. با دیدنش اون هم تو نزدیکی خودم، تازه حس میکنم چهقدر دوستش دارم و چهقدر دلتنگش هستم. من که تو دنیا جز پدرم و مادربزرگ پیری که به تازگی روونهی خونهی سالمندان شده بود، کسی رو نداشتم. لبخند مات و مهربونی روی صورتش جا خوش کرده بود. قدمی به سمتم بر میداره و آهسته اسمم رو صدا میزنه. با شنیدن صدای ملایم و پرمهرش، حس عجیبی به تنم تزریق میشه. قلبم این بودن رو باور نمیکنه. با شگفتی نگاهش میکنم. تارهای سفید لابهلای جوگندمیِ موهاش گذر سالهایی رو که در کنارش نبودم نشون میداد؛ سالهایی که من به دور از پدرم زندگی میکردم و اون حالا دههی پنجم زندگیش رو سپری میکرد.
دستهاش که دور کمرم میپیچه، ذوقزده خودم رو تو آغوش گرم و پدرونهش پنهون میکنم و سرم رو روی سینهش میذارم. نفس عمیقی میکشم و عطر تنش رو به ریههای دلتنگم میفرستم. آهسته و با لحنی پر از دلتنگی و بغض زمزمه میکنم:
-دلم برات تنگ شده بود بابا!
دانلود رمان مرگ مرا باور کن | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل
دریافت
حجم: 1018 کیلوبایت
بهترین رمان عاشقانه ایرانی از نظر خوانندگان,بهترین رمان های جنایی جهان,بهترین رمان های معمایی,دانلود جدیدترین رمان های 97,دانلود جدیدترین رمان های ایرانی,دانلود جدیدترین رمان های عاشقانه,دانلود جدیدترین رمان های نودهشتیا,دانلود جدیدترین رمان های پلیسی,دانلود رمان,دانلود رمان pdf,دانلود رمان افسانه شاه قهرمان,دانلود رمان اندروید,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان با لینک مستقیم,دانلود رمان با پایان خوش,دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان تخیلی 97,دانلود رمان تخیلی ترسناک,دانلود رمان تخیلی قدرت های من,دانلود رمان ترسناک,دانلود رمان ترسناک 97,دانلود رمان ترسناک pdf,دانلود رمان ترسناک ایرانی 98ia,دانلود رمان ترسناک برای جاوا,دانلود رمان ترسناک خون بد,دانلود رمان ترسناک نامقدس,دانلود رمان ترسناک هیچکسان,دانلود رمان ترسناک واقعی,دانلود رمان جدید,دانلود رمان جدید 97,دانلود رمان جنایی 97,دانلود رمان جنایی ایرانی,دانلود رمان جنایی برای اندروید,دانلود رمان جنایی خارجی,دانلود رمان جنایی عاشقانه,دانلود رمان جنایی معمایی,دانلود رمان حل یک معما,دانلود رمان طنز و کلکل,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان عاشقانه 97,دانلود رمان عاشقانه pdf,دانلود رمان عاشقانه با لینک مستقیم,دانلود رمان عاشقانه بدون سانسور,دانلود رمان عاشقانه برای اندروید با فرمت Apk,دانلود رمان عاشقانه جدید,دانلود رمان عاشقانه جدید apk,دانلود رمان فانتزی عاشقانه,دانلود رمان قدرت های من,دانلود رمان مخصوص گوشی های اندروید,دانلود رمان مرگ مرا باور کن,دانلود رمان مرگ مرا باور کن با فرمت apk,دانلود رمان مرگ مرا باور کن با فرمت epub,دانلود رمان مرگ مرا باور کن با فرمت pdf,دانلود رمان مرگ مرا باور کن با لینک مستقیم,دانلود رمان مرگ مرا باور کن برای آیفون,دانلود رمان مرگ مرا باور کن برای اندروید,دانلود رمان مرگ مرا باور کن برای تبلت,دانلود رمان مرگ مرا باور کن برای جاوا,دانلود رمان مرگ مرا باور کن برای موبایل,دانلود رمان مرگ مرا باور کن برای کامپیوتر,دانلود رمان معمایی,دانلود رمان معمایی 97,دانلود رمان معمایی pdf,دانلود رمان معمایی جنایی,دانلود رمان معمایی عاشقانه,دانلود رمان نودهشتیا,دانلود رمان های ارباب رعیتی,دانلود رمان های جادوگری ایرانی,دانلود رمان های عاشقانه معروف,دانلود رمان های فاطمه شیرشاهی,دانلود رمان های فانتزی,دانلود رمان های نودهشتیا,دانلود رمان های همخونه ای عاشقانه,دانلود رمان های کل کلی جدید,دانلود رمان پلیس مخفی,دانلود رمان پلیسی جنایی ایرانی,دانلود رمان کلکلی,دانلود پرخواننده ترین رمان های نودهشتیا,دانلود پرطرفدارترین رمان های عاشقانه,رمان,رمان ایرانی,رمان ایرانی 98ia,رمان ایرانی pdf,رمان ایرانی عاشقانه,رمان بدون سانسور,رمان ترسناک جنی,رمان ترسناک و عاشقانه,رمان عاشقانه,رمان عاشقانه ایرانی بدون سانسور,رمان عاشقانه بدون سانسور,رمان عاشقانه جدید,رمان مرگ مرا باور کن,رمان معمایی خارجی,رمان نودهشتیا,رمان های معمایی خارجی,فاطمه شیرشاهی,مرگ مرا باور کن,معرفی رمان تخیلی