دیگر آیینه ای در اتاقم نیست ...
زمانی که رفتی آن را از پنجره بیرون انداختم ...
وقتی تو نیستی دلیلی ندارد به خودم برسم ...
رژ بمالم , چشمانم را سیاه کنم و یا موهایم را آراسته ...
دیگر شیشه ی عطرهایم خالی نمیشود ...
دیگر پیراهنم را غرق در بوی خوش نمیکنم ...
من زیبایی ام را فقط برای " تو " میخواستم ...
وقتی تو در کنارم نیستی ...
ترجیح میدهم همان دختر ژولیده ای باشم ...
که در غم های خودش فرورفته ...