۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبلاگ عاشقانه» ثبت شده است

دانلود رمان در دست تو | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

دانلود رمان در دست تو | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان در دست تو با لینک مستقیم, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان ایرانی

دانلود رمان در دست تو | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

نام رمان: در دست تو

 زبان: فارسی

 ژانر رمان: عاشقانه و طنز

تعداد صفحات: 227

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 7.25 مگابایت

 نویسنده: sara_021

 توضیحات:

داستان درباره دختریه به اسم نفیسه که تو کافی شاپ کار میکنه، یه روز به طور اتفاقی عشق دوران نوجوونیش هیراد رو میبینه و هیراد دوباره عاشق نفیسه میشه و سعی میکنه عشق نوجوونیشو دوباره زنده کنه.پایان خوش.رمان در دست تو رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...

  • مدیر
  • پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۹۶

دانلود رمان از شوخی تا واقعیت | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

دانلود رمان از شوخی تا واقعیت | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان از شوخی تا واقعیت با لینک مستقیم, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان ایرانی

دانلود رمان از شوخی تا واقعیت | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل

نام رمان: از شوخی تا واقعیت

 زبان: فارسی

 ژانر رمان: عاشقانه

تعداد صفحات: 64

 نوع فایل: pdf

 حجم کتاب رمان عاشقانه: 2.12 مگابایت

 نویسنده: فاطمه

 توضیحات:

رمان در مورد دختری به نام ترمه است که بسیار شیطون و شوخ طبع است و در دوره راهنمایی با دختری به نام تبسم دوست میشود که تبسم قصد دارد ترمه را زن داداش خود کند و ترمه هم با شوخی و خنده با این موضوع روبه رو میشود و این قضیه را شوخی میگیرد و این شوخی زندگیش را تغییر میدهد.رمان از شوخی تا واقعیت رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...

  • مدیر
  • يكشنبه ۳ ارديبهشت ۹۶

اس ام اس عاشقانه سری شصت و پنجم

اس ام اس عاشقانه

 

نه هوا خراب است، نه حواسم پرت است و نه کسی دلم را شکسته
فقط
کمی از "من" هوای کمی از "تو" را دارد.

اسمس عاشقانه

گاهی یک نگاه
آنقـدر محوت می کنـد
که پا به پای پلک هایش پیر می شوی.

اس ام اس عاشقانه غمگین

امروز
خاطراتت را بوییدم
اما بوی خوش آن دوباره بی قرارم کرد
اتفاق تازه ای نیست
دوباره دلتنگت شدم.
  • مدیر
  • شنبه ۳ اسفند ۹۲

اس ام اس عاشقانه سری سی و نهم

اس ام اس عاشقانه

 

نمیدونم چرا گاهی چشام خیس میشن ؟
میگن حساسیت فصلیه
آره من به این فصلای بدون تو حساسیت دارم.

اس عاشقانه

میگن عاشقا بارون و دوست دارن ولی من یه چیزی رو هیچوقت نگفتم
چه بارون بباره چه بارون نباره با هر اتفاقی به یادت می افتم.

اسمس عاشقانه توپ

از هر چه من و ماست، چو دیوانه گذشتم
مستی نخرد کوی تو، فرزانه گذشتم
عاقل نشود پیر خرابات من امشب
تا ناله صبح، می زده مستانه گذشتم.
  • مدیر
  • پنجشنبه ۲۶ دی ۹۲

اس ام اس عاشقانه سری سی و هشتم

اس ام اس عاشقانه

 

عزیز دلم
کمی کمتر مهربان باش
کمتر خوب
بگذار من هم خودی نشان دهم.

اس عاشقانه

هر جای این سرزمینی باش
فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن
قلب من برای تپیدن
نیاز به انگیزه دارد.

اسمس عاشقانه جدید

موضوع انشاء : تعطیلات خود را چگونه گذراندید ؟
به نام خدا
فرسنگ ها دور از آغوشش.
  • مدیر
  • يكشنبه ۲۲ دی ۹۲

متن های عاشقانه غمگین با عکس

متن های عاشقانه غمگین با عکس

 

تو مرا نادیده بگیر ...
و من ...
بدنم روز به روز کبود تر می شود ...
از بس ...
خودم را میزنم ...
به نفهمی ...

  • مدیر
  • پنجشنبه ۱۹ دی ۹۲

کجاى دنیا ام ؟

کجای دنیا ام ؟

 

کجاى دنیا ام ؟
کجاى دنیا ایستاده ام ...
که دیگر نه آفتاب گرمم میکند ...
و نه مهتاب سرد ... 
کجاى دنیا نشسته ام ...
که دیگر دیوان شاملو هم آرامم نمیکند ...
نمیدانم کجا هستم ...

  • مدیر
  • سه شنبه ۱۴ آبان ۹۲

داستان عاشقانه معنای خوشبختی

داستان عاشقانه معنای خوشبختی

 

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد. در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.

  • مدیر
  • دوشنبه ۲۹ مهر ۹۲

داستان عاشقانه عشق واقعی

داستان عاشقانه عشق واقعی

 

زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است، در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.
در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد: گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید ؟
وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است ؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم.

  • مدیر
  • يكشنبه ۲۸ مهر ۹۲

داستان عاشقانه پسر نوازنده

داستان عاشقانه پسر نوازنده

 

چشماشو بست و مثل هر شب انگشتاشو کشید رو دکمه های پیانو، صدای موسیقی فضای کوچیک کافی شاپ رو پر کرد، روحش با صدای آروم و دلنواز موسیقی که خودش خلق می کرد اوج میگرفت، مثه یه آدم عاشق همه وجودش توی نت های موسیقی خلاصه می شد هیچ کس اونو نمی دید همه آدمایی که می اومدن و می رفتن همه آدمایی که جفت جفت دور میز مینشستن و با هم راز و نیاز می کردن فقط براشون شنیدن یه موسیقی مهم بود.
از سکوت خوششون نمیومد اونم می زد، غمناک می زد، شاد می زد، واسه دلش می زد، واسه دلشون می زد، چشمش بسته بود و می زد، صدای موسیقی براش مثه یه دریا بود، دریایی بدون انتها، وسیع و آروم، یه لحظه چشاشو باز کرد و در اولین نگاه یه لحظه نگاهش با نگاه یه دختر تلافی کرد، یه دختر با یه مانتوی سفید که درست رو به روش کنار میز نشسته بود، تنها نبود با یه پسر با موهای بلند و قد کشیده، چشماشو از نگاه دختر دزدید و کشید روی دکمه های پیانو.

  • مدیر
  • شنبه ۲۷ مهر ۹۲

داستان عاشقانه ابراز عشق

داستان عاشقانه

 

یک روز آموزگار از دانش‌آموزانى که در کلاس بودند پرسید آیا مى‌توانید راهى غیرتکرارى براى ابراز عشق، بیان کنید؟
برخى از دانش‌آموزان گفتند بعضی‌ها عشقشان را با بخشیدن معنا مى‌کنند.
برخى «دادن گل و هدیه» و «حرف‌هاى دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شمارى دیگر هم گفتند که «با هم بودن در تحمل رنج‌ها و لذت بردن از خوشبختى» را راه بیان عشق مى‌دانند.

در آن بین، پسرى برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را براى ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهى تعریف کرد:
یک روز زن و شوهر جوانى که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول براى تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتى به بالاى تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.

  • مدیر
  • جمعه ۲۶ مهر ۹۲

دانلود آهنگ جدید شهرام شکوهی به نام فریب

آهنگ فریب از شهرام شکوهی

 

نام آهنگ : فریب
خواننده : شهرام شکوهی
تنظیم کننده : امیر حسین کاشانیان
میکس و مسترینگ : گرشا رضایی
ترانه سرا : پریا صوفی پور ، شهرام شکوهی

متن ترانه :

این حق من نبود یادت بره منو
یادت بره همه روزای روشن و
روزای روشن و
یادت بره نگام دلواپس تو بود
دستهای بی کسم تنها کس تو بود
این حق من نبود تو بی خبر بری
من ساده باشم و تو ساده تر بری
  • مدیر
  • جمعه ۲۶ مهر ۹۲

کی مرا میفهمی ؟

دلتنگی

 

دلت کی تنگم میشود ؟
کی میشود از من سراغی بگیری ؟
کی میشود وقتی با تمام دلتنگیم التماست میکنم ،
و تو مهربان میشوی این مهربانی ابدی باشد ؟
کی مرا میفهمی ؟

  • مدیر
  • سه شنبه ۱ مرداد ۹۲

مواظب خودت باش

مواظب خودت باش

 

عاشق که میشوی ،
مواظب خودت باش ...
شبهای باقیمانده عمرت ،
به این سادگیها ،
صبح نخواهند شد ...

  • مدیر
  • شنبه ۱ تیر ۹۲
موضوعات