دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل, دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم با لینک مستقیم, دانلود رمان عاشقانه pdf, دانلود رمان جدید
♦ نام رمان: بلعیده شده جلد دوم
♦ زبان: فارسی
♦ ژانر رمان: عاشقانه، تخیلی و فانتزی
♦ تعداد صفحات: 258
♦ نوع فایل: pdf
♦ حجم کتاب رمان عاشقانه: 1.07 مگابایت
♦ نویسنده: ❤Pari❤
♦ توضیحات:
پس از حوادث خونین و تلخی که برای کانبرا و لارا بلیک افتاد او تصمیم گرفت که به خواب عمیقی فرو برود تا تنفر از خود و جسم جدیدش را از یاد ببرد و به آرامش دستنیافتنیاش برسد اما غافل از این که اهریمنان راه خودشان را به دنیا پیدا کرده بودند و قرار نبود این آرامش ادامه پیدا کند، دنیل دوست صمیمی لارا، پس از گذشت یازدهسال به عنوان کارآگاهی در سازمان امنیتی کانبرا مشغول به کار است که متوجه وجود و حضور موجودات غیرانسانی میشود و به این فکر میافتد که این مشکل عظیم به یک قدرت فراانسانی نیاز دارد که او هم کسی جز دوستش نیست، در این فصل به علت خلأ ذهنی لارا، داستان به زبان راوی و دنیل روایت میشود.رمان بلعیده شده جلد دوم رو از لاولی بوی دانلود و استفاده کنید...
قسمتی از متن رمان:
اتاق بزرگ و تاریک تنها با نور آتش شومینه روشن بود و منظرهای شاعرانه ایجاد کرده بود. شعلههای خیالی آتش و گرمای خیالیاش واقعاً مثل آتش بود؛ چون هم گرما داشت هم نور.
با وجود دشمنی که با یکدیگر داشتند؛ اما هر دو در مقابل هم بر روی مبلمان سبزرنگی، خیره به آتش نشسته بودند. با وجود تنفری که از هم داشتند؛ اما در این همنشینی ذهنی خوب کنار آمده بودند. یکی با عشق و احساس به آتش شومینه نگاه میکرد و دیگری در خلأ و بدون هیچ حسی خیره به آتش.
با صدای دورگه و زنانهی آزور چشمان بیفروغش را از آتش گرفت و به جسم سیاه و از خودراضی مقابلش چشم دوخت.
- آتیش قشنگه، حس خوبی بهم میده. اینطور نیست؟
لارا شانههای کوچکش را بالا انداخت و خنثی جواب داد:
- نمیدونم.
آزور پایش را روی پای دیگری انداخت و با پوزخند گفت:
- البته که نمیدونی، تو که احساس نداری.
کنایهی بدی بود! انگار که خودش از ازل پر از احساس بوده!
نگاه سردش را به صورت تاریک آزور داد و گفت:
- حالا میفهمم که قبلا چه موجود بیخودی بودی!
باز هم پوزخند شنید و پشتبندش:
- آره، قلب تو من رو نجات داد، واقعاً ارزشش رو داشت که بابتش حکمرانی رو رها کنم. من با اون همه قدرت هم، همچین حسی نداشتم. فوقالعادهست.
لارا از این حرفها بیزار بود؛ اما عادت کرده بود.
موهای سیاهش را کنار زد و از روی مبل سبزرنگ بلند شد و در اتاقی که آزور در ذهن مشترکشان خلق کرده بود قدم میزد. به سمت پنجره رفت و آسمان مصنوعی شب را نگاه کرد. خیلی هم مصنوعی نمینمود، آزور قدرت خوبی در تجسم داشت.
- راستی کی میخوای از این خواب لعنتیت دست بکشی و از قدرتی که در اختیارت گذاشتم لذت ببری؟
لارا حرفش را بیپاسخ گذاشت و به دریاچهی تاریک بیرون نگاه کرد که تصویر ماه در آن معلوم بود.
- تصور کن با قدرتت میتونی چه کارها که انجام بدی؛ اما حیف! تو یه بیعرضهی احمقی!
لارا دستانش را زیر بغلش گذاشت و با صدای خالی از احساسش گفت:
- همین که تو مثل یه شبح بیدستوپایی برام کافیه. گرچه مرگت من رو بیشتر خوشحال میکرد.
آزور بلند خندید و گفت:
- این رو فراموش کن؛ چون تو فقط توی ذهنت دستت به من میرسه؛ یعنی جایی که توش هیچ قدرتی نداری و تمام قدرتت در جسم و خارج ذهن و قلبته و متأسفانه من الان جسم مادی ندارم که بتونی بهم آسیب بزنی، پس خیلی امیدوار نباش.
لارا بیاهمیت به وراجیهایش به پنجره نزدیکتر شد.
در شیشهی پنجرهی خانهی خیالیشان به خود نگاه کرد.
این همان لارای مومشکی دبیرستانی بود. با همان صورت و هیکل دخترانه؛ ولی چشمان بیفروغ و مات و خالی از احساس.
اکنون دلخوشیاش تنها این بود که حداقل در خیالش همان جسم لارای ضعیف را دارد و از آن ذرهی قوی و محکم خبری نیست.
دست ظریف و رنگپریدهاش را روی شیشه کشید. نمیدانست که چقدر زمان گذشته، چند روز سپری شده؟ آیا مردم همچنان به زندگیشان ادامه میدهند؟
ابروهایش در هم رفت؛ انگار باید چیزی را به یاد میآورد؛ اما نمیتوانست. آنقدر ذهنش را در خلأ سپری میکرد که وقتی میخواست به چیزی فکر کند، نیمهی کار افکار از هم گسیخته میشدند.
صدای آزور رشتهی شل افکارش را برید.
- آه! تنهایی کسلکنندهست.
لارا به سمتش برگشت. آزور ادامه داد:
- دلم یه جفت میخواد. دیگه از تنهایی متنفرم!
لارا با نفرت گفت:
- جفت؟ فکر میکنی تو و امثال تو لیاقت محبت و دوستداشتهشدن رو دارن؟ شما حتی همدیگه رو قتل عام میکنید. تو یه هیولایی بیشتر نیستی!
آزور با نگاه تیزی به او گفت:
- اگر قلبم رو ازم میخواست، همین کار رو میکردم. نابودش میکردم یا شاید توی لعنتی رو بهش پیشکش میکردم تا عین خوره به جونش میافتادی. مطمئناً همنشینی با یه همچین موجود مشمئزکنندهای عاقبتش نابودیه.
لارا نگاهی خبیثانهای به او انداخت و با کنایه گفت:
- پس رسماًً نابودیت رو بهت تبریک میگم.
آزور مشتی بر میز کوبید و گفت:
- اگه قرار باشه من نابود بشم، مطمئن باش نابودی من بعد از مرگ دنیای عزیزته!
حرفش بدجور برای لارا گران تمام شد. با خشم به سمت آزور رفت و در چشمان سایهمانندش که با نور زردرنگ شومینه مزین شده بود، خیره شد و با نفرت گفت:
- مطمئن باش یه روز خودم تو رو نابود میکنم. این رو قول میدم و تو هم هیچکاری نمیتونی بکنی!
هر دو خصمانه به یکدیگر نگاه میکردند. همنشینی نفرتانگیزی بود.
ناگهان آزور قدمی به عقب برداشت. سرش را کمی به این طرف و آن طرف چرخاند. لارا خیره به حرکات عجیب آزور منتظر بود تا صدای نفرتانگیزش را بشنود و بفهمد که چه شده که در آنی، خانه شروع به لرزیدن کرد و تمام دیوارهایش محو شد. آتش شومینه هم ناگهان غیب شد.
دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم | اندروید apk ، آیفون pdf ، epub و موبایل
دریافت
حجم: 1.07 مگابایت
دانلود رمان بلعیده شده جلد اول
بلعیده شده جلد دوم,بهترین رمان عاشقانه ایرانی از نظر خوانندگان,دانلود جدیدترین رمان های 97,دانلود جدیدترین رمان های ایرانی,دانلود جدیدترین رمان های عاشقانه,دانلود جدیدترین رمان های نودهشتیا,دانلود جدیدترین رمان های پلیسی,دانلود رمان,دانلود رمان pdf,دانلود رمان اندروید,دانلود رمان ایرانی,دانلود رمان با لینک مستقیم,دانلود رمان با پایان خوش,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم با فرمت apk,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم با فرمت epub,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم با فرمت pdf,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم با لینک مستقیم,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم برای آیفون,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم برای اندروید,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم برای تبلت,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم برای جاوا,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم برای موبایل,دانلود رمان بلعیده شده جلد دوم برای کامپیوتر,دانلود رمان جدید,دانلود رمان جدید 97,دانلود رمان جدید نودهشتیا,دانلود رمان طنز,دانلود رمان طنز و کلکل,دانلود رمان عاشقانه,دانلود رمان عاشقانه 97,دانلود رمان عاشقانه pdf,دانلود رمان عاشقانه با لینک مستقیم,دانلود رمان عاشقانه برای اندروید با فرمت Apk,دانلود رمان عاشقانه جدید,دانلود رمان عاشقانه جدید apk,دانلود رمان مخصوص گوشی های اندروید,دانلود رمان نودهشتیا,دانلود رمان های ارباب رعیتی,دانلود رمان های عاشقانه اربابی,دانلود رمان های عاشقانه معروف,دانلود رمان های نودهشتیا,دانلود رمان های همخونه ای عاشقانه,دانلود رمان های کل کلی جدید,دانلود رمان های ❤Pari❤,دانلود رمان کلکلی,دانلود پرخواننده ترین رمان های نودهشتیا,دانلود پرطرفدارترین رمان های عاشقانه,رمان,رمان ایرانی,رمان ایرانی 98ia,رمان ایرانی pdf,رمان ایرانی عاشقانه,رمان بلعیده شده جلد دوم,رمان عاشقانه,رمان عاشقانه جدید,رمان نودهشتیا,❤Pari❤