مرا زمانی از دست دادی ،
که میان روزمرگی هایت گم شده بودی ...
و تو فرصت آن را نداشتی ،
که دلتنگم باشی ...
عجب از من ...
تمام دلمشغولی ام تو بودی ...
تمامی دقایقم با تو می گذشت ...
اما حتی در لا به لای دفتر خاطراتت هم ،
نبودم ...
مرا زمانی از دست دادی ،
که میان روزمرگی هایت گم شده بودی ...
و تو فرصت آن را نداشتی ،
که دلتنگم باشی ...
عجب از من ...
تمام دلمشغولی ام تو بودی ...
تمامی دقایقم با تو می گذشت ...
اما حتی در لا به لای دفتر خاطراتت هم ،
نبودم ...
در خلال ده شب از بهمن، برون
صدهزاران فجر آمد، گونهگون
مهر روشن بر سیاهی چیره شد
چشم خفاش از فروغش خیره شد
فجر رحمت، فجر دولت، فجر نور
فجر آزادی زبند ظلم و زور
مهر، در آغوش ملت، جا گرفت
انقلاب او همه دنیا گرفت
بازم بیا.