مثل بی قراری هایـم
من سکــوتم را فریـاد می کِشــم
آخر، این آشوب درونم مرا می کُشد.
جملات عاشقانه غمگین
از ترک کردن من و فراموش کردن خاطراتم
اگر اینچنین شد باز به سوی من برگرد
چون من هیچ گاه فراموشت نمیکنم
همیشه جایت کنارم خالی ست.
جملات عاشقانه غمگین
| عکس عاشقانه آغوش |
دوستان یک سری عکس عاشقانه با موضوع آغوش بدون برچسب تبلیغاتی آماده کردم، امیدوارم خوشتون بیاد، چنانچه دوست داشتید نظر بدید تا این بخش رو بیشتر آپدیت کنم.مرسی!
شروع به دویدن کرد ...
زندگی را به سرو رویش پاشید ...
زندگی را چنان نوشید و بویید ...
و چنان به وجد آمد ...
که دید می تواند تا ته دنیا برود ...
و دید می تواند پا روی خورشید گذارد ...
و می تواند ...
او آن روز آسمان خراشی را نساخت ...
زمینی را مالک نشد ...
پست و مقامی را کسب نکرد ...
در همان یک روز ...
روی چمن ها خوابید ...
کفش دوزکی را تماشا کرد ...
آنقدر دیر آمدی ...
که رنگ چشمانت ...
و طرح کت سورمه ای تو ...
از یادم رفت ...
آنقدر دیر آمدی ...
که صد پیمانه نشاط وحشی ...
می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری ...
خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد می کند ...
و بی تو بودن مرا گریان ...
تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی ...
تو با منی چون در قلب منی ، قلبم را با دنیا عوض نمی کنم ...
چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم ...
امشبم آغوشت نیست اما ...
خیالت را به آغوش میکشم ...
عطر تنت را میبویم ...
نوازش صورتت را با گونه هایم ...
به هیچ نمیدهم ...
امشب اینگونه است ...
فردا شب و شبهای دگر را چه کنم ؟
خواب هایم ...
بوی تن تو می دهند ...
نکند ...
آن دورتر ها ...
نیمه شب ...
در آغوشم میگیری ...
تو را حس میکنم هر دم ...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی ...
من از شوق تماشایت ...
نگاه از تو نمیگیرم ...
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار ...
ولی افسوس که این رویاست ...
خاطرات خیلی عجیبند ...
گاهی اوقات می خندیم ...
به روزهای که گریه می کردیم ...
گاهی گریه می کنیم ...
به یاد روزهایی که می خندیدیم ...
یک روز من سکوت خواهم کرد ...
تو آن روز ، برای اولین بار ...
مفهوم " دیر شدن " را خواهی فهمید ...
تو را و تنها تو را می بویم و می بوسم ...
تا بدانی تنها چیزی که ...
بی هیچ هراسی مرا ...
به سوی آغوش تو می کشاند ...
عشق است ...
اونی که واقعا دوست داشته باشه ...
شاید اذیتت کنه ...
ولی هیچ وقت عذابت نمیده ...
شاید چند روزی هم حالتو نپرسه ...
ولی همه حـواسش پـیشِ تـوئه ...
شاید بـاهات قـهر کنه ...
ولی هیچ وقت راحت ازت دل نمیکنه ...
جهان زانو می زند برای عشق ...
من ادعای عشق نکردم ،،،
با تو صادقانه گفتم :
آنچه را که بود و هست ...
من ادعا نکردم ،،،
اما عاشقم ...
تو تا آخر عمر ،،،
درگیر من خواهی بود ...
و تظاهر می کنی نیستی ...
مقایسه، تو را از پا در خواهد آورد ،،،
من می دانم به کجای قلبت شلیک کرده ام ...
تو دیگر خوب نخواهی شد ...
میگن: پشت سر مسافر ،
آب بریزی برمیگرده ...
اشک که از آب زلال تره ،
پس چرا ؟
مسافر من بر نمیگرده ..