۲۲۵ مطلب با موضوع «متن عاشقانه» ثبت شده است

من تنها کمی متفاوتم

من تنها کمی متفاوتم

 

من تنها کمی متفاوتم ...
وقتی تمام دردهای دنیا ...
روی شانه های دخترانه ام ...
کوه می شوند ...
من به پهنای تمام کوه پایه ها ...
لبخند می زنم ...

  • مدیر
  • پنجشنبه ۱۱ مهر ۹۲

ای کاش عاشقی خودخواه بودم

کاش عاشقی خودخواه بودم

 

تو نیستی ...
و تمام لحظاتم در تابع عمر ...
در بازه ی نبودنت ، دوباره بودنت ...
به سمت خاطراتت میل می کند ...
با حد بی نهایت دلتنگی ...

  • مدیر
  • پنجشنبه ۱۱ مهر ۹۲

سکوت

سکوت

 

چند وقتیست هر چه میگردم ...
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ...
نگاهم اما ...
گاهی حرف می زند ...
گاهی فریاد می کشد ...

  • مدیر
  • سه شنبه ۹ مهر ۹۲

رفتن تو

رفتن تو

 

غرورم ...
محکم تر از این حرف ها بود ...
اما رفتن تو ...
فرو ریخت تمام ستون های دلم را ...

  • مدیر
  • سه شنبه ۹ مهر ۹۲

گاهی وقت ها مجبوری احمق باشی

دست های تو

 

روی کاغذ مینویسم :
دست های تو ...
و روی آن دست میکشم ...
گاهی وقت ها مجبوری احمق باشی ...

  • مدیر
  • يكشنبه ۷ مهر ۹۲

شب باشد

شب باشد

 

شب باشد ...
با خودت خلوت کنی ...
و یکی یکی ...
اشتباه هایت را خط بزنی ...

  • مدیر
  • يكشنبه ۷ مهر ۹۲

نیمه شب خواهم رفت

نیمه شب خواهم رفت

 

تکان می دهد ...
بادبانها را باد ...
دریا در سکوت طوفانیش ...
قامت برافروخته است ...
قایق من است که در این تلاطم شب ...
بیهوده باز میگردد باز ...

  • مدیر
  • جمعه ۵ مهر ۹۲

دلمو بشکن اما راستگو باش

راستگو باش

 

درست میشه همه چی شک ندارم
واسه حسم ولی مدرک ندارم
اگه حتی دلم خاکستر هم شه
برام تعریف کن تا باورم شه
واسه شنیدن حرفات این بار
تمام عمر فرصت دارم انگار
میترسم بعد این همه حواشی
به احساسم دروغ گفته باشی
اگه جدا بشیم و دوست باشیم
بهتر از اینه به هم مشکوک باشیم

  • مدیر
  • جمعه ۵ مهر ۹۲

فقط برگرد

برگرد

 

هنوز دست هایم در دست های تو بود ...
که باران باریدن گرفت ...
تو رفتی که چتر بیاوری ...
و من هنوزم که هنوز است ...
روی این نیمکت منتظرم ...

  • مدیر
  • جمعه ۵ مهر ۹۲

چقدر کم دارمت

چقدر کم دارمت

 

بعضی ها را ...
هرچه قدر بخواهی تموم نمی شوند ...
همش به آغوششان بدهکار می مانی ...
حضورشان گرم است ...
سکوتشان خالی میکند دل آدم را ...

  • مدیر
  • پنجشنبه ۴ مهر ۹۲

هوای دلم ابریست

تنهای تنهام

 

در نبودنش ...
با سایه ام حرف می زنم ...
امروز ...
که هوای دلم ابریست ...
تنهاى تنهایم ...

  • مدیر
  • چهارشنبه ۳ مهر ۹۲

افسوس که رویا بود

افسوس که رویا بود

 

تو را حس میکنم هر دم ...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی ...
من از شوق تماشایت ...
نگاه از تو نمیگیرم ...
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار ...
ولی افسوس که این رویاست ...

  • مدیر
  • چهارشنبه ۳ مهر ۹۲

خاطرات

خاطرات

 

خاطرات خیلی عجیبند ...
گاهی اوقات می خندیم ...
به روزهای که گریه می کردیم ...
گاهی گریه می کنیم ...
به یاد روزهایی که می خندیدیم ...

  • مدیر
  • سه شنبه ۲ مهر ۹۲

لحظه های سکوتم

لحظه های سکوتم

 

لحظه های سکوتم ...
پر هیاهوترین دقایق زندگیم هستند ...
مملو از آنچه ...
می خواهم بگویم ...
و ...
نمی گویم ...

  • مدیر
  • دوشنبه ۱ مهر ۹۲

سهم من از عشق

سهم من از عشق

 

سهم من از عشق ...
به همین سادگی ست ...
نشستن میان بغض لحظه ها ...
با چشم هایی ...
درگیر یک دوردست ...

  • مدیر
  • دوشنبه ۱ مهر ۹۲
موضوعات